لیانا خانوم مالیانا خانوم ما، تا این لحظه: 10 سال و 28 روز سن داره

***شور زندگی مامان و بابایی***

شیرین زبونیهات

جوجوی مامان امروز 46 روزه که بدنیا اومدی مامان. دو سه روزه وقتی باهات صحبت میکنیم انگار میخوای حرف بزنی باهامون. یه صداهای قشنگی از خودت در میاری.اقو اقو میکنی. مامان و بابا برات قش میکنیم بس که شیرین و بانمکی عزیزم. ...
30 ارديبهشت 1393

چهل روزگی لیانا

دختر گلم چهارشنبه هفته قبل چهل روزش شد. منم بردمش حموم و با کاسه ای که مادر جون معصومه داده بود و داخلش قرآن نوشته شده بود رو سرش واسه سلامتیش آب ریختم.... لیانا جونم ایشالا 100 سال سلامت و تندرست باشی قشنگم عزیزم تو 45 روزگی بردمت مرکز بهداشتقدت 55 و وزنت 3700 گرم بود.وزن گیریت کم بود دخترم.مامان به خاطر این قضیه خیلی ناراحتم. گاهی وقتا واسه شیر خوردن بازی در میاری. تا ده روز دیگه باید دوباره ببرمت قد و وزنت و چک کنن.ایشالا که بالای نمودار رشد باشه نفسم. ...
30 ارديبهشت 1393

یک ماهگی لیانا خانم

لیانا جونم امروز یه ماه و یک هفته هست بدنیا اومدی. مامانی تو این مدت نتونست زیاد بیاد مطلب بنویسه. دخترم روز به روز داری شیرین تر و قشنگ تر میشی. حدودا 5 روزه که اومدیم خوزستان خونه خودمون.حدودا دو ماه و نیم شمال بودم و مادرجون و پدر جون و خاله ها خیلی کمکم کردن. الان خیلی دست تنها شدم ولی کم کم دارم عادت میکنم و لحظات خوشی رو در کنار تو و بابایی دارم. راستی دو روز پیش برات یه النگو و یه پلاک خریدیم.مبارکه گلم. کم کم خنده هات داره بیشتر میشه و با خنده های قشنگ تو زندگی ما شیرین تر میشه عزیزم. خیلی دوست دارم قشنگ من   ...
22 ارديبهشت 1393
1